صدانت
نشست «معمای قانون در
نظام حقوقی ایران» با
حضور محسن برهانیمعمای قانون در نظام حقوقی ایران
با حضور محسن برهانی (دکترای حقوق جزا و جرمشناسی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران – دانشآموخته حوزه علمیه قم – وکیل دادگستری؛ عضو کانون وکلای دادگستری مرکز)
موسسه پژوهشی فرهنگی فهیم | ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
فیلم چکیده این نشست در یوتیوب
فیلم کامل این نشست در یوتیوب | آپارات
شنیدن صوت کامل این نشست در کستباکس | انکر | اسپاتیفای | گوگل پادکست
دانلود فایل صوتی کامل این نشست
اگر یک جریان تاریخی را از صد و چهل سال پیش نگاه کنیم از مرحله قبل از مشروطه در ایران و بسترهایی که مشروطه را در ایران شکل داد میبینیم که یک مسئله اساسی در میان اندیشمندان وجود دارد و آن مسئله قانون است.
وقتی ما رساله یک کلمه مستشارالدوله -که قبل از مشروطه نوشته شده است- را میخوانیم می بینیم انگار مسائلی که مستشارالدوله قبل از مشروطه داشته با مسائلی که اکنون ما با آن درگیر هستیم، ظاهراً یکسان است. وقتی شما رساله یک کلمه را میخوانید گویی برای ایران امروز نوشته شده است و انگار هنوز مسئله قانون در ایران حل نشده است.
تمام بحثهایی که شما راجع به این قضیه دارید که نحوه توسعه در ایران چطور باشد و یا نحوهٔ تعامل با قدرت، مسئله روابط خارجی، رابطه با شهروندان چگونه باشد، همه اینها باهم جمع میشود و در یک نقطه به «قانون» بدل میشود. که چگونه ما قانون داشته باشیم. بر اساس چه معیاری قانون بنویسیم و چگونه قانون را اجرا کنیم.
پس ما در اینجا دو مسئله و سؤال داریم. چه قانونی داشته باشیم؟ چگونه قانون بنویسیم؟ با توجه به چه بسترهایی قانون بنویسیم؟
و از طرف دیگر قانونی که داریم را به چه صورتی اجرا کنیم؟ ما در وضع و جعل مسئلهداری
+ نوشته شده در يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 12:14 توسط مهران شهریاری بازدید :104
برچسب ها:
|
صدانت
سلسله مقالات جواد طباطبایی با
عنوان انقلابِ'>«انقلابِ
«ملّی» در انقلاب
اسلامی»انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی
بخش نخست
جواد طباطبایی
«انقلاب در انقلاب» عنوان کتابی بود که یک فرانسوی روشنفکر، رژیس دبره، که چه گوارا را در بلیوی همراهی میکرد، اندکی پیش از مرگ اِل چه به فرانسه نوشت و بلافاصله به زبانهای دیگر ترجمه شد. داستان رسیدن نسخههایی از چاپ جیبی ترجمۀ انگلیسی این کتاب را من به خاطر دارم. گمان میکنم سال ۴۵ بود که در یک بعد ظهر در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی خبر پیچید که بچهها چه نشستهاید نسخههایی از کتاب رژیس دبره به تهران رسیده است. نزدیکترین جای به دانشگاه این گونه کتابها به آنجا میرسید یک کتابفروشی در خیابان شاهرضا نرسیده به میدان فرودسی بود که کتاب انگلیسی وارد میکرد. اندک کسانی که چیزی از انگلیسی یاد گرفته بودند، گاهی، سری به آنجا میزدند. فکر میکنم صاحب مغازه یک هموطن ارمنی بود. گروههایی از دانشکده مخفیانه رو به میدان فردوسی گذاشتند و با خرج دو سه تومان – یعنی بیست سی ریال رایج ممالک محروسه، معادل قیمت بُن ارزانترین غذای دانشگاه – نسخهای از این شاهکار را خریدند، در حالیکه به اطراف نگاه میکردند، در جیب خود مخفی کردند و خود را به پستوی خانه رساندند تا درخت انقلابیگری خود را خزعبلات اشرافزادۀ فرانسوی آبیاری کنند. ذهن من در آن زمان هنوز چندان عیب پیدا نکرده بود که بخواهم از نخستین کسانی باشم که آن شاهکار را بخرم و اگر بتوانم بخوانم. چند سالی گذشت تا پایم به پاریس رسید. در این فاصله رژیس دبره با فشار دولت فرانسه از زندان آزاد شده و پس اقامتی در شیلی آلینده و کودتای پینوشته به پاریس برگشته بود و عملیات چریکی را در ساحل چپ رود سِن سازمان میداد و البته با
+ نوشته شده در يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 12:14 توسط مهران شهریاری بازدید :105
برچسب ها:
|
صدانت
مقاله محمود درگاهی با
عنوان «خاکستر شریعتی و
توتیای طباطبایی»خاکستر شریعتی و توتیای طباطبایی
محمود درگاهی
با خاکستر ایدئولوژیکی که آل احمد و شریعتی در چشم ایرانیان کرده بودند، چشم بسیاری از اینان، کور یا کم سو شده بود. (طباطبایی، سید جواد، انقلاب ملی در انقاب اسلامی)
تاخت و تاز طباطبایی در سلسله مقالات «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» یادآور تاخت و تازهای دن کیشوت در فضای خالی از حریف و در برابر بادها و آسیاب های بادی است! نوعی پهلوان پنبگی در روزگاری که به تعبیر اخوان، «طبل طوفان از نوا افتاده است!» روزگاری که در آن، شرایط پیش آمده، دست ها و دهان های حریفان طباطبایی را بسته و جامعه ی روشنفکران انقلابی و آرمان دار را – باز به تعبیر اخوان – به مزارآبادی تبدیل کرده است که در آن حتّی «وای جغدی هم نمی آید به گوش!»در این فضای مرگ زده و خاموش، که ره آورد سیاست های جاری کشور در چهار دهه ی اخیر است و همه ی گروه های روشنفکری متعهّد و مسئول را در نحله های مختلف آن، در نوعی درماندگی و سکوت سیاسی فرو برده، و جامعه را با بن بستی مأیوس کننده مواجه کرده است؛ هم ثابتی، گرداننده ی مسلخ های شاه، می تواند آفتابی شود و ابراز وجود کند و خود را از انقلاب و روشنفکران انقلابی طلبکار بداند!( ر.ک: در دامگهِ حادثه، گفت و گوی پرویز ثابتی ) در حالی که در سال های نخست انقلاب چنین کسانی روی آن را نداشتند که از سوراخ موش سر بیرون بیاورند! هم سخن گویان ادبیات خنثی و بی خاصیتِ پیش از انقلاب، شاملو را به مثابه ی صدای برجسته و بلندِ ادبیاتِ مسئول و متعهّد، به استیضاح بکشند که «این تعهد و التزام و مسئولیت تو در جهان چه تحولی ایجاد کرده است؟»(آزاد،۲۹) و طعنه بزنند که «شاملو امید داشت که صبحی راستین
+ نوشته شده در يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 12:14 توسط مهران شهریاری بازدید :120
برچسب ها:
|
صدانت
نشست «اعتراضات ۱۴۰۱:
ماهیت، چیستی و
چرایی» با
موضوع “دین و اعتراضات”
نشست هفتم از مجموعه نشستهای «اعتراضات ۱۴۰۱، ماهیت، چیستی و چرایی» به همت انجمن جامعه شناسی ایران با عنوان “دین و اعتراضات” چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ با حضور مهراب صادقنیا، محمدرضا کلاهی، آرمان ذاکری و محسن حسام مظاهری برگزار شد.
.
.
دین و اعتراضات
دبیر نشست: سمیه توحیدلو
فیلم سخنرانی دکتر مهراب صادقنیا
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات قسمت اول، قسمت دوم
دریافت فایلهای صوتی
فیلم سخنرانی دکتر آرمان ذاکری
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات
دریافت فایلهای صوتی
فیلم سخنرانی محسنحسام مظاهری
مشاهده در یوتیوب | مشاهده در آپارات
دریافت فایلهای صوتی
فیلم گفتگوی پایانی نشست
مشاهده در آپارات
دریافت فایلهای صوتی
.
.
آرمان ذاکری
دین در جامعه و در اعتراضات
پژوهشی جامعهشناختی دربارۀ موقعیت دین در اعتراضات سال ۱۴۰۱
دین در اعتراضات اخیر چه جایگاهی داشته است؟ میان جنبش«زن، زندگی، آزادی» و دین چه نسبتی برقرار است؟
در پاسخ به پرسشهای فوق، مدعیات اصلی این نوشته عبارتند از:
۱- تغییرات فرهنگی-اجتماعیِ دهههای گذشته، «زندگی» و «خود» را به ارزشی محوری در جامعۀ ایران بدل ساخته است.
۲- دین در بخش مهمی از جامعۀ ایران در پیوند با ارزشیافتن «زندگی» و «خود»، بازآفرینی شده و خصلتی متکثر، گزینشی و «زنانه» یافته است. ویژگی اصلی دین زنانه انتخابگریِ مذهبی در خدمت زندگی است.
۳- جنبش «زن، زندگی، آزادی»، دینی نیست و مطالبه و زبان دینی ندارد، اما دینستیز هم نیست، با «دین زنانه» واجد قرابت ترجیحی است و آن را در کنار خود مییابد. این دین را به تأسی از نزاعهای توییتری چند ماه گذشته «دین صورتی» نامیدهایم.
آ
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :130
برچسب ها:
|
صدانت
فرادرمانی یا حلقهی شبهعلم و
خرافات بر
گردن عرفانفرادرمانی یا حلقهی شبهعلم و خرافات بر گردن عرفان
نویسنده: دکتر کیارش آرامش
پیشگفتار
این نوشتار برآن است که نشان دهد که ادعاهای مکتب «عرفان حلقه» در زمینههای علمی و پزشکی، در زمرهی شبهعلم اند. یعنی به نادرست ادعا میکنند که علمیاند ولی در واقع بهرهای از اعتبارعلمی ندارند.
البته مکتب «عرفان حلقه» خود در حیطهی خرافات جای میگیرد. یعنی مجموعه ادعاهای افسانه بافانهای که هیچ دلیل یا مستند معتبری ندارند. ادعاهای پزشکی و درمانی این رشته نیز ریشه در همان باورهای خرافی دارند. اما آنجا که با ادعای انجام پژوهش و تولید مقاله سعی میکنند که برای مدعیات خود مستند پژوهشی عرضه کنند، وارد وادی شبهعلم میشوند.
ادعاهای آقای طاهری به قدری خیالبافانه و افسانهپردازانه است که به خودی خود نیازی به نقد جدی و پاسخگویی ندارد. لحن قدری مطایبه آمیز بخشهایی از این نوشتار هم به همین دلیل است. البته این مطایبه نه به وادی توهین نزدیک شده و نه چیزی از مایه و قوت استدلال کاسته است. اما دلیل نگارش و نشر این نوشتار، نه استحکام و اهمیت درونی ادعاهای عرفان حلقه، بلکه اقبال انبوهی از مردم به این مکتب است. یعنی وزنی که از حیث اجتماعی و البته اقتصادی پیدا کرده است و آسیب و خطری که متوجه بیشمار بیمارانی میکند که دل به درمانهای ادعایی آن میبندند. بنابراین باید در این مورد روشنگری انجام گیرد.
عرفان حلقه، وقتی که شروع به طرح ادعاهای علمی میکند، به ویژه هنگامی که از درمان و سلامت سخن میگوید، نمونهای تمام عیار و درسنامهای از شبهعلم را ارائه میکند.
نکتهی مهم پیش از معرفی اجمالی عرفان حلقه
نکتهی مهم و بارز در تمامی نوآوریهای مفهومی بنیانگ
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :119
برچسب ها:
|
صدانت
گفتوگو با
محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی بهواسطه حذف میانداران
گفتوگو با محمد فاضلی درباره خلأهای سیاسی-اجتماعی بهواسطه حذف میانداران
علی ورامینی و نرگس کیانی
تحریریه گروه فرهنگ روزنامه هممیهن
محمد فاضلی، جامعهشناس ایرانی و استادیار سابق دانشگاه شهیدبهشتی در بخش نخست گفتوگو با روزنامه هممیهن اشاره کرد، تجربه زیستهاش در فضای جامعه و فضای شبکههای اجتماعی، در غیاب دادههای پژوهشهایی اجتماعی که برای سنجش میزان دوقطبی بودن فضای جامعه انجام شده باشد، این دوقطبی شدن را تایید میکند. وضعیتی که او پیدایش کلمهای مانند «وسطباز» بدل از «میاندار» را حاصل آن دانست و افزود هرچند میانداری، ماهیت بسیاری از احزاب است، اما در حال حاضر و در وضعیت دوقطبی جامعه ایران تبدیل به ناسزا شده است. او ضمن تایید دوقطبی شدن جامعه تصریح کرد، طرفین این دو قطب، فارغ از هویتشان، دیگر ظرفیتی برای گفتوگو با هم و درک یکدیگر ندارند و این دوقطبی شدن، در درازمدت امکان مفاهمه، گفتوگو و صورتبندی کردن هر راهکار میانه و غیرخشونتآمیزی را ناممکن میکند و خطری برای جامعه محسوب میشود. فاضلی همچنین افزود، وقتی سخنی منتقل نمیشود و کاری صورت نمیگیرد، آن گروهی که نه سخنش منتقل، نه مسئلهاش حل شده است، بهشکل طبیعی بهسوی اعمالخشونت میرود، تبدیل به معترض میشود سپس به معترض کفخیابان تغییروضعیت میدهد. جان کلامِ صحبتهای فاضلی در بخش اول آنجا بود که گفت، لحظهای که جامعه بین ویرانی محتمل، ناشی از خشونتی که خود اعمال میکند و ویرانی قطعی، ناشی از ادامه روند موجود تصمیم بگیرد، لحظهای بسیار خطرناک است و فقدان میانداران «موثر» را یادآوری میکند. این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
آنچه از صحبت
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :95
برچسب ها:
|
صدانت
مقاله حسن
محدثی با
عنوان «چشماندازی
نظری دربارهی خیزشهای اجتماعیی
ایران»حسن محدثی: نوشتن این بحث بلند و طولانی با عنوان «چشماندازی نظری دربارهی خیزشهای اجتماعیی ایران» را در بحبوجهی یک جنبش اجتماعیی سراسری و از ۲۸ مهر ۱۴۰۱ آغاز کرده ام و در ۱۱ آذر به پایان رسانده ام. الان که این نوشته را برای بازنشر کامل آن ویرایش میکنم، ۱۷ آذر ۱۴۰۱ است و جنبش همچنان ادامه دارد. نوشتن در بحبوحهی یک جنبش همراه با پیگیریی اخبار هر روزهی آن و نیز همراه با مطالعهی دیگر خیزشهای اجتماعی و جنبشهای اجتماعی در دهههای اخیر در ایران، به من این امکان را داده است که به زمینهی اجتماعیی بروز آنها بیشتر توجّه کنم. کوشیدم تا جاییکه ممکن است در عین مفهومسازیی لازم برای تبیین و توضیح این پدیده، مفاهیمی قابل فهم برای مخاطب عام را بهکار بگیرم و تا جاییکه ممکن است دقیق سخن بگویم و از کلّیگویی پرهیز کنم. امیدوار ام این نوشته مورد توجّه مخاطبان ارجمند قرار گیرد. انتشار عمومیی آن به من فرصت دریافت نقدهای صاحبنظران ارجمند و آموختن بیشتر را میدهد.
تعریف خیزش اجتماعی
خیزش اجتماعی چیست؟ برای پاسخ به چنین پرسشی میبایست مفهوم خیزش اجتماعی را تعریف کنیم و مشخّصههای آن را بشناسیم. مراد من از خیزش اجتماعی هر نوع حرکت جمعی است که منتهی به بروز شکلی از نارضایتی در محیط اجتماعی میشود و در آن افراد ناراضیی متعدّدی شرکت میکنند. اما نارضایتی چیست؟ نارضایتی محصول سه چیز است:
۱) عدم پاسخگویی به نیازهای فردی و فرافردی،
۲) ایجاد اَشکالی از خسارت مادی و غیرمادی،
۳) عدم برآوردن توقّعات و چشمداشتها.
عدم پاسخگویی به نیازهای فردی و ایجاد خسارت برای فرد، و عدم برآوردن چشمداشتهای فردی
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :135
برچسب ها:
|
صدانت
معرفی کتاب اخلاق سوتزنی اثر
اریک بوت
آیا تا به حال در محل کارتان متوجه تخلفی شدهاید که از طرفی حس کنید باید آن را نزد رسانهها افشا کنید و از این طریق جلوی وقوع تخلف را بگیرید و از طرفی وظیفۀ حفظ اسرار محرمانه آن سازمان یا شرکت (که در برگههای استخدامی پر کردهاید) بخواهد شما را از این کار منصرف کند؟ آیا با این عذاب وجدان مواجه شدهاید که کاری به شما سپرده شده است که ضرر قابل توجهی به منافع عمومی میزند و شما در آن شریکاید، اما از طرفی هم نمیتوانید آن تخلف را افشا کنید زیرا باعث میشود شغلتان را از دست دهید؟
«سوتزنی» نامی است که ما ایرانیان چندسالی است بیشتر با آن آشنا شدهایم (شاید هنوز هم این نام برای بسیاری غریب باشد) ولی پدیدهای است که جهان غرب سالهاست با آن درگیر است و با مصادیق مهمی از آن دستوپنجه نرم میکند. سوتزنان (افشاکنندگان تخلفات سری) باعث تغییر و تحولات مهمی در سیاست کشورهایی مثل آمریکا شدهاند تا جایی که اهمیت کارشان باعث شد قوانینی در حمایت و صیانت از آنها تصویب شود. ادوارد اسنودن، کارمند پیشین سازمان اطلاعات مرکزی امریکا، که با افشا کردن حجم زیادی از اسناد محرمانه که از پروژۀ نظارت دولت بر (و جاسوسی از) اطلاعات شهروندان پرده برداشت، در سالهای اخیر سروصدای زیادی به پا کرد. هنوز هم در محافل بحث است که آیا اسنودن قهرمان ملی است یا خائن به کشورش. با این حال او نخستین کسی نبود که دست به افشاگری از تخلفات زد و این کار در خود امریکا نیز سابقه داشته است.
این پدیده جنبههای مختلفی دارد که یکی از مهمترینشان بحث اخلاقیفلسفی از سوتزنی است. کتاب «اخلاق سوتزنی» که در سال ۲۰۱۹ از سوی انتشارات راتلج روانه باز شد کوشیده است این پدیده را از همین جنبه بررس
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :103
برچسب ها:
|
صدانت
نوشتار شهرام اتفاق با
عنوان «حاکمیت کدام قانون؟»حاکمیت کدام قانون؟
شهرام اتفاق- ۳ دیماه ۱۴۰۱ – فایل PDF این نوشتار
آدرس خبر در فردای اقتصاد
مقدمه:
به تازگی رسانه وزین «فردای اقتصاد» اقدام به برگزاری چند نشست درباره موضوع «قانون و حاکمیت قانون» نموده است که باید آن را به فال نیک گرفت و خردمندی در انتخاب این سرفصل را ستود.[۱]
در نگاه نخست، میهمانان این نشستها جملگی بر منزلت «قانون و حاکمیت قانون» تأکید دارند و سامان یافتن امور جامعه ایرانی را در گرو برقراری آن میدانند. اما در واقع، معنای «قانون» در نزد سخنوران عالیقدر آن نشستها، مترتب بر مفهوم واحدی نیست و هر یک از ایشان، واژه «قانون» را با فهمی متفاوت مراد میکند. به رغم آنکه به توصیف مولانا: «گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر».
از اینرو میتوان ادعا نمود که یکی از دستاوردهای گرانبهای این نشستها، برجسته نمودن همین تفاوتهای بنیادین بوده است و به نظر میرسد که کنکاش در باب چند فقره از آنها، راهگشای ما در انکشاف این تمایزات زیربنایی باشد:
الف) «قانون» و «منافع ملی»:
در نشست اول، یکی از میهمانان در توضیح ماهیت قانون میگوید: «دوباره برمیگردم به اهمیت منافع ملی که فونداسیونی هست برای تعریف قانون و قانون به معنای دقیق کلمه.»[۲]
مفهوم مستنبط از سخن آن فرهیخته گرامی این است که «منافع ملی» زیربنایی برای تعریف «قانون» است یا به بیان دیگر، «قانون» ساختمانی است که پایههای آن، استوار بر شالوده «منافع ملی» بنا میشود (یا باید بشود).
در حالی که تلقی یادشده از رابطه میان «قانون» و «منافع ملی»، به معنای ارجح دانستن شأن و مرتبت مفهوم نامتعینی به نام«منافع ملی»، نسبت به «حقوق فردی» است و البته ادعایی بلاوجه است.
در واقع مف
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :125
برچسب ها:
|
صدانت
مباحثه احمد زیدآبادی با
مصطفی ملکیان |
سیاست، حقیقت و
هویت |
روزنامه هممیهن
مباحثه احمد زیدآبادی با مصطفی ملکیان
سیاست، حقیقت و هویت
منتشر شده در روزنامه هممیهن (۲۵ و ۲۶ دیماه ۱۴۰۱)
مجتبی پارسا (خبرنگار گروه بینالملل): آخرین باری که با مصطفی ملکیان مصاحبه کردم، آذر ۹۸ بود. حالوروز خیلی خوبی نداشت و این را میشد بهراحتی در چهرهاش خواند. با یکی از دوستانِ همکار، به دفترش رفته بودیم. قرار بود در مورد موضوع دیگری که یادم نمیآید چه بود، حرف بزنیم، اما نمیشد به حوادث آن آبانِ مُر و تلخ، بیاعتنا بود. در نهایت موضوع مصاحبه، همانجا تغییر کرد. ملکیان میگفت نمیشود به کسی سوزن زد و وقتی او از درد، داد کشید، با او برخورد کرد که چرا داد میکشد. سه سال از آن روزها میگذرد و گویی هیچ از رنجِ آن روزها کاسته نشده و چیزی تغییر نکرده، جز چهره مصطفی ملکیان که حزینتر از گذشته شده است. اینبار احمد زیدآبادی، در مقابل ملکیان نشست و با او گفتوگو کرد. زیدآبادیای که گوش شنوایی نه در میان حاکمان مییابد و نه در میان مردمان؛ و از همینرو از سیاست و تحلیلِ سیاسی کنار کشیده، با ملکیانی همصحبت شده که اخیرا گفته، امیدی به اصلاح شرایط ندارد. زیدآبادی معتقد است که ما در این نقطه از تاریخ و جغرافیا بهدنیا آمدهایم و فرهنگ و زبان «هویتی ملی» ما را شکل و برای هر انسانی باید خاستگاه و ریشههایش اهمیت داشته باشد. زیدآبادی نگران آینده و مرزهای ایران است، اما ملکیان میگوید حفظ کشور بهخودیِ خود هیچ اهمیتی ندارد، بلکه «حفظ کشوری اهمیت دارد که رژیم سیاسیاش براساس عدالت و اخلاق رفتار میکند.» او همچنین معتقد است که در حوزه روشنفکری وقتی از حقیقت حرف میزنیم یعنی روشنفکر، آنچه را که ناظر به موضوع
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :127
برچسب ها:
|
صدانت
گفتمان توسعه: نگاهِ جریانغالب،
نگاهِ گاندیگرا
گفتمانِ توسعه: نگاهِ جریانغالب، نگاهِ گاندیگرا
نوشته: سیبی کِی. جوزف
مترجم: غلامعلی کشانی، اسفند ۱۳۹۹
در دوران اخیر توسعه (شکوفایی)[۱] بهعنوانِ موضوعی اصلی در گفتمانهای علوم اجتماعی خود را نشان داده است. این موضوع که از برداشتهای ترومن [رئیسجمهور آمریکا] و رُستوْ از رشد اقتصادی شروع شد، با پذیرشِ شکلهای مختلفِ فکری در دوران پسا-جنگ وارد مراحلِ متعدد شد و بهتازگی شکلهایی مثل توسعهی پایدار و رشد فراگیر را بهخود گرفته است. نظریهی اصلیِ این مقاله این است که همهی این تلاشها در اثرگذاریِ چشمگیر بر روی بحرانِ پیشاروی توسعهی جریانغالب[۲] شکست خوردهاند. در این بافتار است که برداشتِ گاندی از توسعه توانسته است توجه دانشمندان و فعالان را در سراسر جهان به خود جلب کند. این مقاله تلاش کرده است نقد گاندی به توسعه بهعنوانِ بخشِ جداییناپذیرِ تمدنِ صنعتیِ مدرن را بررسی کند و همینطور وجوهِ الگوی توسعهی اقتصادیِ پیشنهادیِ او را نشان بدهد که میتواند پایدار و بادوام باشد.
عکسِ بالا، گاندی را در روستا نشان میدهد، همانجایی که امید اش را به اقدامِ رادیکال، سازنده، و خوداتکای شوراهای آن بهمنزلهی هستهی اولیهی دموکراسیِ عادلانه، شکوفا و تعالیبخش بسته بود.
تصویرِ گاندی از هندِ رویاهایش، مجمعالجزایری از جمهوریهای روستاییِ مستقلِ تمرکززداییشده، شورایی و با نیرویِ کار و مدیریتِ داوطلبانه بود که بتواند “سلطهی ازلیِ دولتِ متمرکز” بر روستاها را کنار زده و برعکس، الگویی برای شکوفایی (توسعه) در شهرها باشد.
.
.
[۱] development: کلمهی توسعه ترجمهی درست این واژه نیست. “شکوفایی” میتواند مفهوم بسیار گستردهی آن را در ع
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :110
برچسب ها:
|
صدانت
نوشتار امید قائمپناه با
عنوان «در
ستایش تردید»در ستایش تردید
نویسنده: امید قائم پناه
این مطلب را میتوان نوعی معرفی ایده پیتر برگر دانست. در نوشتار پیشارو کوشش میشود به سوالاتی از این دست پاسخ داده شود: دوران مدرن چه ویژگی اساسیای دارد؟ الزامات این ویژگی چیست؟ چه چیزی موجب تمایز نسلهای جدیدتر از نسلهای پیشین میشود؟ مواجهه آدمیان عصر حاضر و به طور خاص نسل جدید با ادیان و ایدئولوژیها چگونه است؟ در چنین شرایطی نظامهای فکری چگونه باید عمل کنند؟
کثرتزایی مدرنیته
در مورد مدرنیته تعابیر و برداشتهای مختلفی وجود دارد، با این حال به نظر میرسد در یک معنای آن اتفاق نظر وجود داشته باشد و آن اینکه مدرنیته کثرت بیسابقهای را در همه امور به وجود آورده است. پیش از این و در گذشتههای دور، در هر اجتماعی یک اجماع شناختی و هنجاری نسبیای وجود داشته است. به این معنا که اعضای یک اجتماع برداشت نسبتا مشترکی از چیستی و ساز و کار جهان و خالق آن داشتند و از سوی دیگر نیز، هنجارهای مشترکی میان آنان حاکم بود. با این حال همواره در طول تاریخ گروههای حاشیهای وجود داشت که در این اجماع شریک نبودهاند اما به هر حال در حد و اندازه گروه حاشیهای بودند و نه بیشتر. فی الحال کثرت مدرنیته این اجتماعهای همگن را از میان برداشته و در هر جامعهای با طیفهای گوناگون و متنوعی از باورهای شناختی و هنجاری مواجه هستیم. در دهههای اخیر نیز با رشد چشمگیر فضای مجازی و رسانههای اجتماعی این کثرت بیشتر و بیشتر خود را نمایان میکند و نسل جدید که از همان ابتدا در چنین فضایی قرار میگیرد این کثرت را مشاهده میکند، چنین نسلی در اینستاگرام با سبکهای مختلف زندگی و در توییتر و تلگرام با باورهای گوناگونی مواجه میش
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :94
برچسب ها:
|
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :118
برچسب ها:
|
در پژوهش حاضر، مفهوم «
قدرت» و
سازوکارهای آن از منظر دو اندیشمند معاصر، «
ادوارد سعید» و «
میشل فوکو» مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو متفکر در حوزه قدرت و سازوکارهای آن دارای
نظریات و آرای مهمی هستند که بررسی دقیق این نظریات میتواند درک جدیدی از این مفهوم به وجود آورد. نگاه متفاوت فوکو و برداشت وی از سازوکارهای قدرت، حاوی نکات و مسائل بسیار مهمی است و همچنین نگرش سعید نسبت به قدرت نیز دارای ظرافتهای نظری قابلتوجهی است. محقق در این پژوهش با رویکردی توصیفی –
تطبیقی و استفاده از تکنیک اسنادی، آثار مکتوب و غیرمکتوب دو اندیشمند را مورد مطالعه قرار داده و سپس به مقایسه آرا و نظریات آن دو مبادرت ورزیده است. پس از
ارزیابی تطبیقی آرای متفکرین، نتایج تحقیق نشان میدهد که آن دو در مورد تعریف قدرت و مکانیسمهای اعمال آن تا حدود زیادی همنظر هستند، اما در رابطه با مسئله «عاملیت» و «مقاومت در برابر قدرت»، دارای نظریات متفاوتی نسبت به هم بوده و در این دو مورد شاهد اختلافنظر میان آنها هستیم.
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :117
برچسب ها:
|
وقتیکه به منابع برجسته در تاریخِ فکرِ ایران
باستان و تفکر اسلامی رجوع میکنیم، دو مفهومِ «فَرّه» و «کرامت» بسیار خودنمایی میکنند. شاید در نگاه اول نتوان رشته پیوندی میان این دو مفهوم برقرار کرد، اما با ریشهیابی مفهومی این دو واژه در دو سنتِ فکری ایرانی و اسلامی و جایگاه آنها در امر
سیاسی، قرابت معنایی و کاربرد بسیاری میان آنها میتوان یافت. در این مقاله درصدد نشان دادن قرابت مفهومی و کاربردی این دو واژه بهعنوان مفهوم مرکزی در
اندیشه سیاسی ایران باستان و اسلام هستیم، لذا سؤال اصلی این تحقیق این است: چه ارتباطی میان مفهوم «فَرّه» در اندیشه سیاسی ایرانی و «کرامت» در اندیشه سیاسی اسلامی وجود دارد؟ روش مورداستفاده در این تحقیق، مقایسهای و بر مبنای الگوی توافق و اختلاف پرزورسکی و توین است.
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :136
برچسب ها:
|
سیاره زمین اثرات فزاینده
تغییرات اقلیمی و افزایش در فراوانی و بزرگی رخدادهای شدید جوی را تجربه می­کند. تبعات تغییر اقلیم مانند گرمای شدید، کم­آبی، خشکسالی، سیل، بیابان­زایی، فرونشست زمین و ریزگردها در
ایران نیز با شتاب در حال آشکار شدن است. پژوهش حاضر با بهره­گیری از تعریف موسع از
امنیت بدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا
پیامدهای تغییر اقلیم تهدیدی برای موجودیت و امنیت ملی ایران می­باشد؟ فرضیه مقاله اینگونه تدوین یافته که تغییر اقلیم یک ابر ­بحران و تهدید امنیتی بلاواسطه بوده که می­تواند کشور را از درون با تنش­های اجتماعی، آوارگی جمعیت، فقر و بیثباتی اقتصادی، نارضایتی از حکومت و کاهش مشروعیت آن مواجه سازد. در بیرون نیز می­تواند مبنای اتحادها و ائتلاف­ها و درگیری­ میان ایران و همسایگانش بر سر حوضه­های آبریز مشترک باشد. یافته­های پژوهش گویای آن است که دولت ایران باید استراتژی «بی­تصمیمی» را کنار گذاشته و در حوزه سیاست «علیا» یا سخت با پیامدهای فراگیر و غیرقابل پیش­بینی تغییر اقلیم که می­تواند در جایگاه دوم بعد از یک جنگ اتمی قرار گیرد، مقابله نماید. چارچوب نظری پژوهش نظریه امنیتی کپنهاگ و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می­باشد.
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :93
برچسب ها:
|
مقوله امنیت همواره از جایگاه محوری در
گفتمانهای
سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است. دولتهای مختلف به اقتضای بستر فکری و اجتماعی و همینطور ضرورتهای عملی سیاست خارجی خود، ادراکات مختلفی از مقوله امنیت داشتهاند. از آنجا که عموماً گفتمان دولتها در گسست از گفتمانهای دولتهای قبل شکل میگیرد، مواضع دولتمردان جدید در سال اول شروع به کار آنها از اهمیت زیادی در مرزبندیهای گفتمانی میان آنها برخوردار است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که حسن
روحانی و
ابراهیم رئیسی در برهه ابتدایی تشکیل دولتهای خود چه گفتمانهایی درباره مقوله امنیت داشتهاند و وجوه تمایز این گفتمانها کداماند؟ این مقاله از چارچوب تحلیل امنیتی لین هَنسِن استفاده میکند و بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، در صدد تحلیل صورتبندیهای گفتمانی روحانی و رئیسی در حوزه امنیت، «دیگریِ» گفتمانی آنها و برملاکردن نشانههای گفتمانی آنهاست. به این منظور، متن سخنرانیهای روحانی و رئیسی در سال اول جمعآوری و بر اساسِ میزان ارتباط با مفهوم امنیت و با استفاده از نرمافزار مکسکیودا مورد تحلیل قرار گرفتند. استدلال اصلی مقاله این است که گفتمان حسن روحانی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی منافع مشترک و در تضاد با خشونت و افراطگرایی به مثابه «دیگری» و در مقابل، گفتمان ابراهیم رئیسی درباره امنیت، بر اساس دال مرکزی عدالت و در تضاد با «دیگریِ» سلطهطلبی و دخالت قدرتهای خارجی شکل گرفته است. دالهای مرکزی متفاوت، امکان/عدم امکان تعریف منافع مشترک امنیتی، دستورکارهای امنیتی متفاوت و نحوه پیشبینی پیامدهای امنیتی نظم در حال گذار بینالمللی از جمله مهمترین تمایزهای گفتم
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :118
برچسب ها:
|
تأسیس
امارات متحده عربی در اوایل دهه 1970 محصول ارادهای سیاسی برای به همپیوستن مجموعهای از جماعتهای قبایلی بود که هویت غالب در آنها، ترکیبی از هویت عشیرهای و اسلامی بود. تبدیل کشور نوپدید از یک مجموعه ازهمگسیخته به یک واحد سیاسی منسجم نیازمند خلق عناصر سازندۀ هویت ملی، درونیسازی و عمومیتبخشی به آن بهعنوان هویتی فراتر از تعلقات قبایلی و فروتر از تعلقات امتی بود که اتباع کشور را به یکدیگر پیوند دهد و احساس ملت بودن را در میان آنها ایجاد کند. با توجه به تقدم زمانی تأسیس دولت بر ملت و محوریت نهادها و نخبگان سیاسی، تجربۀ ملتسازی در امارات متحده عربی به نمونهای آشکار از الگویی از ملتسازی است که میتوان آن را «ملتسازی
دولتی» نامید. ملتسازی دولتی بهعنوان شکلی از پدیدۀ ملتسازی در دوران مدرن، فرایندی «از بالا» است که در طی آن دولت و نهادهای دولتی از طریق طراحی و اجرای پروژهای هدفمند تلاش میکنند تا عناصر و مولفههای هویت ملی را شکل داده، در میان اتباع خود بسط دهند و از این رهگذر مبنای نوینی برای تعلق اجتماعی خلق کنند. مقالۀ حاضر تلاش دارد تا ابعاد، عناصر و سازوکارهای چنین فرایندی را در امارت متحده عربی عصر محمد بنزاید آلنهیان مورد بررسی قرار دهد. بر مبنای مباحث نظریهپردازان «مدرنیست» پیرامون ملیگرایی، این مقاله سازوکارهای ملتسازی را ذیل چهار محور الف) سنتسازی؛ ب) تاریخسازی؛ ج) نمادسازی؛ د) غیریتسازی دستهبندی و بررسی کرده است. مقاله نتیجهگیری میکند که ملتسازی در امارات به واسطه سرشت ارادهگرایانه و دولتی خود با ناپایداری و بیثباتی روبرو است.
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :101
برچسب ها:
|
ایندو-پاسیفیک پویاترین و متنوع­ترین
منطقه جهان است. این منطقه به کانون اصلی سیاست و اقتصاد جهان تبدیل شده است. طی یک دهه اخیر توجه جهانی به منطقه ازنظر
استراتژیک و اقتصادی افزایش یافته است. ظهور و نفوذ چین به عنوان یک قدرت بزرگ تهدیدی برای هژمونی امریکا در سطح نظام بین­الملل و هند در سطح منطقه­ای بوده است. امریکا جامع­ترین شریک استراتژیک هند است. هر دو کشور منافع استراتژیک مکملی دارند؛ امریکا خواهان حفظ هژمونی اقتصادی و نظامی در جهان است و هند بهنوبه خود در پی گسترش روابط امنیتی با امریکا است تا در آینده شرایط تبدیل­شدن این کشور به یک قدرت منطقه­ای را تسهیل کند. سؤال اصلی مقاله این است که امریکا و هند چه
رویکردی نسبت به منطقه ایندو-پاسیفیک دارند؟ فرضیه مقاله این است که هند در استراتژی­ ایندو-پاسیفیک امریکا نقش «پیشرو» یا محوری دارد، اما این به معنای اتحاد نظامی و امنیتی دو کشور نیست، هند تلاش دارد تا استقلال استراتژیک خود را در موضوعات منطقه­ای ایندو-پاسیفیک حفظ کند. دو کشور در تعریف جغرافیایی منطقه، نوع مواجهه با ظهور چین و محوریت آسهآن در منطقه رویکرد متفاوت دارند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و بهره­گیری از استراتژی­های امنیتی دو کشور تهیه شده است.
+ نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 19:54 توسط مهران شهریاری بازدید :112
برچسب ها:
|
طی سالهای حضور نیروهای ائتلاف در
افغانستان،
ایران توانست با کنار زدن رقیبهای سنتی خود در بازار این کشور به بزرگترین صادرکننده به آن تبدیل شود. به قدرت رسیدن
طالبان در افغانستان علاوه بر موضوعات سیاسی و امنیتی، از لحاظ تأثیراتی که میتواند بر روابط
اقتصادی دو کشور داشته باشد نیز اهمیت دارد. یک راه
برای فهم و تحلیل زمینۀ موفقیت اقتصادی ایران در افغانستان طی دوران گذشته و نیز
پیامدهای به قدرت رسیدن طالبان طی دوران حاضر در حوزه روابط اقتصادی دو کشور، استفاده از مفهوم
دیپلماسی اقتصادی است. مقاله حاضر با مبنا قرار دادن گرایشی در دیپلماسی اقتصادی که «دولت» و منافع استراتژیک دولت را در کانون مفهومسازی خود از دیپلماسی اقتصادی قرار میدهند، کوشیده تا ضمن قرار دادن توفیقات اقتصادی ایران طی دهههای اخیر در افغانستان در یک زمینه مفهومی، دلالتها و تأثیرهای حضور طالبان در کابل بر این وضعیت و چالشهای به وجود آمده برای این روابط را مورد مداقه قرار دهد. چنین استدلال شده که عدم قطعیتها، ورود بازیگران جدید، کوچک شدن اقتصاد و کاهش درآمدهای دولت و مردم افغانستان مهمترین چالشهای دیپلماسی اقتصادی ایران در دوران طالبان هستند. با این حال، نتایج این پژوهش نشان میدهد که هرچند دیپلماسی اقتصادی ایران در دوران طالبان در حال سازگار کردن خود با شرایط جدید بوده و دو حوزه از سه حوزۀ بررسی شده، تأثیرپذیریِ کمتری از به قدرت رسیدن